عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۵۰۰

۱

تا جمال تو بدیدم مست و مدهوش آمدم

عاشق لعل شکربارش گهر پوش آمدم

۲

نامهٔ عشقت بخواندم عاشق دردت شدم

حلقهٔ زلفت بدیدم حلقه در گوش آمدم

۳

سرخ رو از چشم بودم پیش ازین از خون دل

زردرو از سبزهٔ آن چشمهٔ نوش آمدم

۴

شغبهٔ آن شکرستان شکربار ار شدم

فتنهٔ آن سنبلستان بناگوش آمدم

۵

خواب خرگوشم بسی دادی ندانستم ولیک

هم به آخر در جوال خواب خرگوش آمدم

۶

کی بگردانم ز تو از هر جفایی روی از آنک

تو جفا کیش آمدی و من وفا کوش آمدم

۷

عشق تو کاندر میان جان من شد معتکف

کی فراموشش کنم گر من فراموش آمدم

۸

وصف می‌کرد از تو عطار اندر آفاق جهان

نک سخن ناگفته حالی گنگ و مدهوش آمدم

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۴۳۸

نظرات