عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۵۴۶

۱

کجایی ساقیا می ده مدامم

که من از جان غلامت را غلامم

۲

میم در ده تهی دستم چه داری

که از خون جگر پر گشت جامم

۳

چه می‌خواهی ز جانم ای سمن بر

که من بی روی تو خسته روانم

۴

چو بر جانم زدی شمشیر عشقت

تمامم کن که رندی ناتمامم

۵

گهم زاهد همی خوانند و گه رند

من مسکین ندانم تا کدامم

۶

ز ننگ من نگوید نام من کس

چو من مردم چه مرد ننگ و نامم

۷

ز من چو شمع تا یک ذره باقی است

نخواهد بود جز آتش مقامم

۸

مرا جز سوختن کاری دگر نیست

بیا تا خوش بسوزم زانکه خامم

۹

دل عطار مرغی دانه چین است

دریغ افتد چنین مرغی به دامم

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۴۶۳

نظرات

user_image
سلمان خوری
۱۳۹۱/۱۱/۰۳ - ۰۷:۰۶:۵۴
عجیب است این غزل را در میان دیوان شمس مولانا هم پیدا کردم به شماره 1543که بیت آخر آن حذف شده ... مشکوک شدمکه نکند برخی غزلیات مولانا منسوبی باشدو شاید هم لرعکس
user_image
هادی
۱۳۹۲/۰۳/۰۸ - ۲۳:۱۳:۵۷
این غزل از جناب عطار است و در دیوان شمس یا عینا از جناب مولانا آورده شده و یا به ایشان منسوب شده چون بیت آخر را ندارد چون مولانا از عطار تاثیر بسیار پذیرفته