
عطار
غزل شمارهٔ ۵۵
۱
زان پیش که بودها نبودست
بود تو ز ما جدا نبودست
۲
چون بود تو بود بود ما بود
کی بود که بود ما نبودست
۳
گر بود تو بود بود ما نی
موقوف تو بد چرا نبودست
۴
ما بر در تو چو خاک بودیم
نه آب و نه گل هوا نبودست
۵
در صدر محبتت نشاندیم
زان پیش که حرف لا نبودست
۶
دریای تو جوش سر برآورد
پر شد همه جا و جا نبودست
۷
عطار ضعیف را دل ریش
جز درد تو به دوا نبودست
تصاویر و صوت

نظرات