عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۵۷۵

۱

هر زمان بی خود هوایی می‌کنم

قصد کوی دلربایی می‌کنم

۲

گه به مستی های هویی می‌زنم

گه به گریه های هایی می‌کنم

۳

غرقه زانم در بن دریای خون

کارزوی آشنایی می‌کنم

۴

تنگ دل شد هر که آه من شنود

زانکه آه از تنگنایی می‌کنم

۵

چون مرا باد است از وصلش به دست

خویشتن را خاک پایی می‌کنم

۶

ای مرا چون جان ببین زاری من

کین همه زاری ز جایی می‌کنم

۷

گر دمی از دل برآمد بی غمت

این دم آن دم را قضایی می‌کنم

۸

چون غم تو کیمیای شادی است

من غمت را مرحبایی می‌کنم

۹

در غم تو چون کم از یک ذره‌ام

هست لایق گر هوایی می‌کنم

۱۰

روشنی دیدهٔ عطار را

خاک پایت توتیایی می‌کنم

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۴۸۱

نظرات