عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۵۸۳

۱

در ره او بی سر و پا می‌روم

بی تبرا و تولا می‌روم

۲

ایمن از توحید و از شرک آمدم

فارغ از امروز و فردا می‌روم

۳

نه من و نه ما شناسم ذره‌ای

زانکه دایم بی من و ما می‌روم

۴

سالک مطلق شدم چون آفتاب

لاجرم از سایه تنها می‌روم

۵

مرغ عشقم هر زمانی صد جهان

بی پر و بی بال زیبا می‌روم

۶

چون همه دانم ولیکن هیچ دان

لاجرم نادان و دانا می‌روم

۷

قطره‌ای بودم ز دریا آمده

این زمان با قعر دریا می‌روم

۸

در دلم تا عشق قدس آرام یافت

من ز دل با جان شیدا می‌روم

۹

شرح عشق او بگویم با تو راست

گرچه من گنگم که گویا می‌روم

۱۰

بارگاهی زد ز آدم عشق او

گفت بر یک جا به صد جا می‌روم

۱۱

زو بپرسیدند کاخر تا کجا

گفت روزی در به صحرا می‌روم

۱۲

چون هویت از بطون در پرده بود

در هویت بس هویدا می‌روم

۱۳

گرچه نه پنهانم و نه آشکار

هم نهان هم آشکارا می‌روم

۱۴

گر هویدا خواهیم پنهان شوم

ور نهان جوییم پیدا می‌روم

۱۵

نه چنینم نه چنان نه هردوم

بل کزین هر دو مبرا می‌روم

۱۶

چون فرید از خویش یکتا می‌رود

هم به سر من فرد و یکتا می‌روم

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۴۸۵
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۷۱
دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۰۹
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۵۰۰

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۰۳ - ۰۵:۵۹:۰۹
هویت به فارسی می شود شناسه . ولی به لری لغت زیبایی دارد و ان کسیتی است یتی در اخر کلمات لری به نظر پهلوی می اید مثلا دزیتی یعنی state of being stolen یعنی همان پسوند ity در انگلیسی است و ite در فرانسه ، زهی شکرپاره فارسی