عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۶۰

۱

عشق را گوهر ز کانی دیگر است

مرغ عشق از آشیانی دیگر است

۲

هرکه با جان عشق بازد این خطاست

عشق بازیدن ز جانی دیگر است

۳

عاشقی بس خوش جهانی است ای پسر

وان جهان را آسمانی دیگر است

۴

کی کند عاشق نگاهی در جهان

زانکه عاشق را جهانی دیگر است

۵

در نیابد کس زبان عاشقان

زانکه عاشق را زبانی دیگر است

۶

کس نداند مرد عاشق را ولیک

هر گروهی را گمانی دیگر است

۷

نیست عاشق را به یک موضع قرار

هر زمانی در مکانی دیگر است

۸

نی خطا گفتم برون است از مکان

لامکان او را نشانی دیگر است

۹

گرچه عاشق خود در اینجا در میانْست

جای دیگر در میانی دیگر است

۱۰

جوهر عطار در سودای عشق

گویی از بحری و کانی دیگر است

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۱۷۴

نظرات

user_image
نیکی
۱۳۹۱/۰۱/۲۱ - ۰۹:۳۹:۲۲
گر چه عاشق با تو باشد در میانجای دیگر در میانی دیگر است
user_image
وحید
۱۳۹۲/۰۲/۱۰ - ۰۴:۱۵:۴۷
«گر بود عاشق خود این جا در میان» می تواند صحیح باشد.
user_image
موسی عبداللهی
۱۴۰۲/۰۶/۲۸ - ۱۰:۴۰:۱۸
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂🍃🌺🍃🍂🍂🍃🌺 🌺🍂  🍃  🔰"عشق: خزانه‌ای از جهان‌های ناشناخته" 🥀عشق را گوهر ز کانی دیگر است🥀مرغ عشق از آشیانی دیگر است 🥀هرکه با جان عشق بازد این خطاست🥀عشق بازیدن ز جانی دیگر است 🥀عاشقی بس خوش جهانی است ای پسر🥀وان جهان را آسمانی دیگر است 🥀کی کند عاشق نگاهی در جهان🥀زانکه عاشق را جهانی دیگر است 🥀در نیابد کس زبان عاشقان🥀زانکه عاشق را زبانی دیگر است 🥀کس نداند مرد عاشق را ولیک🥀هر گروهی را گمانی دیگر است 🥀نیست عاشق را به یک موضع قرار🥀هر زمانی در مکانی دیگر است 🥀نی خطا گفتم برون است از مکان🥀لامکان او را نشانی دیگر است 🥀گرچه عاشق خود در اینجا در میان است🥀جای دیگر در میانی دیگر است 🥀جوهر عطار در سودای عشق🥀گویی از بحری و کانی دیگر است 🔸حضرت-عطار نیشابوری:«🕊️🌹» 🔹شرح ابیات: ✍️عشق، یک گوهر است که از یک معدن دیگر به دست می‌آید. پرندهٔ عشق از لانه‌ای دیگر برمی‌پرد. هرکسی که با جان و روح عشق آشنا شود، اشتباه می‌کند؛ زیرا عشق را باید از یک جان دیگر بازبیند. عاشقی خیلی خوشحال و خوشبخت در جهان است، ای پسر، و آن جهان را به عنوان یک آسمان دیگر تصور می‌کند. ✅ کیست که بتواند نگاهی عاشقانه در این جهان داشته باشد؟ زیرا جهان عاشق را یک جهان دیگر است. هیچ کس نمی‌تواند زبان عشقان را درک کند، زیرا عشق زبانی دیگر دارد. هیچ کس مرد عاشق را به طور کامل نمی‌شناسد، اما هر گروهی نظری متفاوت دربارهٔ او دارد. ✏️ عاشق هیچ ثابتی ندارد و همواره در جای دیگری است. نه، اشتباه می‌گویم، او بیرون از هر مکانی وجود دارد؛ نشانهٔ او یک مکان دیگر است. 🔑 گرچه عاشق خود در اینجا حضور دارد، اما جای دیگری در میان است. جوهر شاعر در خلال سودای عشق مثل بحری و معدنی دیگر است. 🌺🍂🍃🌺🍂🍂🍃🌺🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃