
عطار
غزل شمارهٔ ۶۲۰
۱
ما گبر قدیم نامسلمانیم
نامآور کفر و ننگ ایمانیم
۲
گه محرم کم زن خراباتیم
گه همدم جاثلیق رهبانیم
۳
شیطان چو به ما رسد کله بنهد
کز وسوسه اوستاد شیطانیم
۴
زان مرد نهایم کز کسی ترسیم
سر پای برهنگان دو جهانیم
۵
درماندهایم و راه بس دور است
ما راه به کار خود نمیدانیم
۶
ما چاره به کار خویش چون سازیم
چو جمله به کار خویش حیرانیم
۷
کی باشد و کی بود که ناگاهی
این پرده ز کار خویش بدرانیم
۸
هر پرده که بعد از آن پدید آید
از آتش معرفت بسوزانیم
۹
زآنجا که درآمدیم از اول
جان را سوی آن کمال برسانیم
۱۰
عطار شکسته را به یک دفعت
از پردهٔ هر دو کون برهانیم
تصاویر و صوت



نظرات