
عطار
غزل شمارهٔ ۶۳۶
۱
ای جگرگوشهٔ جگرخواران
غم تو مرهم دل افکاران
۲
درد دردت علاج مخموران
درد عشقت شفای بیماران
۳
در بیابان آرزومندیت
سر فدا کرده صاحب اسراران
۴
غلغلی در فکنده تا به فلک
بر سر کوی تو وفاداران
۵
بر سر کوه نفس در غم تو
رهزن خویش گشته عیاران
۶
همه شب جز تو را نمیبینند
دیدهٔ نیمخواب بیداران
۷
بر همه عاشقان جهان بفروش
که زبونند این خریداران
۸
کشتهای تخم عشق در جانها
هین بباران ز چشم ما باران
۹
جان عطار آرزومند است
برهانش از میان بیکاران
تصاویر و صوت

نظرات