
عطار
غزل شمارهٔ ۶۵۴
۱
گر مرد نام و ننگی از کوی ما گذر کن
ما ننگ خاص و عامیم از ننگ ما حذر کن
۲
سرگشتگان عشقیم نه دل نه دین نه دنیا
گر راه بین راهی در حال ما نظر کن
۳
تا کی نهفته داری در زیر دلق زنار
تا کی ز زرق و دعوی، شو خلق را خبر کن
۴
ای مدعی زاهد غره به طاعت خود
گر سر عشق خواهی دعوی ز سر بدر کن
۵
در نفس سرنگون شو گر میشوی کنون شو
واز آب و گل برون شو در جان و دل سفر کن
۶
جوهرشناس دین شو مرد ره یقین شو
بنیاد جان و دل را از عشق معتبر کن
۷
از رهبر الهی عطار یافت شاهی
پس گر تو مرد راهی تدبیر راهبر کن
تصاویر و صوت



نظرات
saeed
ناشناس