عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۶۹۴

۱

گر چنین سنگدل بمانی تو

وه که بس خون‌ها برانی تو

۲

چه بلایی بر اهل روی زمین

از بلاهای آسمانی تو

۳

از تو صد فتنه در جهان افتاد

فتنهٔ جملهٔ جهانی تو

۴

فتنه برخیزد آن زمان که سحر

فرق مشکین فرو فشانی تو

۵

دهن عقل باز ماند باز

چون درآیی به خوش زبانی تو

۶

همه اهل زمانه دل بنهند

بر امیدی که دلستانی تو

۷

خط نویسی به خون ما چو قلم

سرکشان را به سر دوانی تو

۸

سرگرانی و سرکشی چه کنی

که سبک روح‌تر از آنی تو

۹

باده ناخورده از من بیدل

با من آخر چه سر گرانی تو

۱۰

چشم من ظاهرت همی بیند

گرچه از چشم بد نهانی تو

۱۱

اگر از من کنار خواهی کرد

روز و شب در میان جانی تو

۱۲

گلی از گلستانت باز کنم

که به رخ همچو گلستانی تو

۱۳

شکری از لب تو بربایم

که به لب چون شکرستانی تو

۱۴

خون فشانند عاشقان بر خاک

چون ز یاقوت درفشانی تو

۱۵

چند آخر به خون نویسی خط

هیچ خط نیز می ندانی تو

۱۶

دل عطار در غمت ریش است

مرهمی کن اگر توانی تو

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۴۳
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۶۵۶
دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۸۶
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۵۶۰

نظرات

user_image
سید محسن
۱۴۰۲/۰۲/۱۸ - ۱۷:۰۳:۰۴
بیت اولمصرع دومخون برانی تو از معنا دور استلطفا صحیح آن را عزیزان پیشنهاد بفرمایند