عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۷۱۱

۱

ای ذره‌ای از نور تو بر عرش اعظم تافته

از عرش اعظم در گذر بر هر دو عالم تافته

۲

آن ذره ذریت شده‌، خورشید‌ِ خاصیّت شده

سر تا قدم نیت شده‌، بر جان آدم تافته

۳

اولاد پیدا آمده‌، خلقی به صحرا آمده

پس بی‌محابا آمده بر بیش و بر کم تافته

۴

یک موی تو در صبحدم بر گاو و آهو زد رقم

مشک است یا عنبر به‌هم موی تو بر هم تافته

۵

بر عاشقان روی تو بر ساکنان کوی تو

در پرتو یک موی تو کاری است معظم تافته

۶

عکس رخت از نُه فلک بگذشته تا پشت سمک

بی‌واسطه بر یک‌به‌یک نوری مسلّم تافته

۷

گه جان‌ِ پُر اسرار را‌، کرده فدا دیدار را

گاهی دل عطار را عشقت به یک‌دم تافته

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۵۳
دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۹۳۹
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۶۷۰

نظرات