عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۷۱۶

۱

دوش آمد زلف تاب داده

جان را ز دو لب شراب داده

۲

صد تشنهٔ آتشین جگر را

از چشمهٔ خضر آب داده

۳

زان روی که ماه سایهٔ اوست

صد نور به آفتاب داده

۴

هر که از لب او سؤال کرده

صد دشنامش جواب داده

۵

زان باده که جان خراب او بود

جامی به دل خراب داده

۶

چون مست شده دل از شرابش

او را ز جگر کباب داده

۷

عطار در آتش فراقش

تن در غم و اضطراب داده

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۵۵
دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۹۳۷

نظرات