عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۷۲۴

۱

ای ز صفات لبت عقل به جان آمده

از سر زلفت شکست در دو جهان آمده

۲

چشمهٔ آب حیات بی‌لب سیراب تو

تشنه دایم شده خشک دهان آمده

۳

نرگس خون‌ریز تو تیر جفا ریخته

دلشدگان تورا کار به جان آمده

۴

پستهٔ تو در سخن تا شکرافشان شده

عقل ز تشویر او بسته دهان آمده

۵

در طلب روی تو گرد جهان فراخ

ابرش فکرت مدام تنگ‌عنان آمده

۶

عاشقت از جان و دل با دل و جان برطبق

پیش نثار رخت نعره‌زنان آمده

۷

تا دل پر خون من جسته ز وصلت نشان

نام دلم گم شده و او به نشان آمده

۸

چون شده روشن که نیست راه به تو تا ابد

جملهٔ عشاق را ره به کران آمده

۹

تا که فتاده ز تو در دل عطار شور

مرغ دلش در قفس در خفقان آمده

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۹۳۷
دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۵۹
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۱۰۲۲

نظرات