عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۷۲۶

۱

در راه تو مردانند از خویش نهان مانده

بی جسم و جهت گشته بی نام و نشان مانده

۲

در قبهٔ متواری لایعرفهم غیری

محبوب ازل بوده محجوب جهان مانده

۳

در کسوت کادالفقر از کفر زده خیمه

در زیر سوادالوجه از خلق نهان مانده

۴

قومی نه نکو نه بد نه با خود و نه بیخود

نه بوده و نه نابوده نی مانده عیان مانده

۵

در عالم ما و من نی ما شده و نی من

در کون و مکان با تو بی کون و مکان مانده

۶

جانشان به حقیقت کل تنشان به شریعت هم

هم جان همه و هم تن نی این و نه آن مانده

۷

چون دایره سرگردان چون نقطه قدم محکم

صد دایره عرش آسا در نقطهٔ جان مانده

۸

چون عین بقا دیده از خویش فنا گشته

در بحر یقین غرقه در تیه گمان مانده

۹

فاش از سر هر مویی صد گونه سخن گفته

اما همه از گنگی بی کام و زبان مانده

۱۰

جمله ز گران عقلی در سیر سبک بوده

وآنگه ز سبک روحی در بار گران مانده

۱۱

صد عالم بی پایان از خوف و رجا بیرون

از خوف شده مویی در خط امان مانده

۱۲

بشکسته دلیران را از چست سواری پشت

مرکب شده ناپیدا در دست عنان مانده

۱۳

بفروخته از همت دو کون به یک نان خوش

وز ناخوشی عالم وقوف دو نان مانده

۱۴

آن کس که نزاد است او از مادر خود هرگز

ایشان همه هم با تو از فقر چنان مانده

۱۵

تا راه چنین قومی عطار بیان کرده

جانش به لب افتاده دل در خفقان مانده

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۶۱۱
دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۶۰

نظرات

user_image
جمشید پیمان
۱۳۹۹/۰۳/۰۲ - ۲۳:۳۴:۴۰
درودهای صمیمانه!خواهش می کنم تصحیح کنید:ـــ دربیت چهارم، مصرع دوم یا:« نه بود و نه نابوده» یا :« نه بوده نه نابوده«ـــ در بیت نهم،مصرع نخست:« فار از سر هر مویی صد گونه سخن گفته»!ـــ دربیت سیزدهم، مصرع دوم : « وز ناخوشی عالم موقوف دو نان مانده»با تشکر
user_image
سید محسن
۱۴۰۲/۰۲/۲۳ - ۱۱:۰۴:۲۰
درود بر ادیبان--موارد فرمایش آقای پیمان را تائید کرده و خواهش می کنم تصحیح بفرمائید