
عطار
غزل شمارهٔ ۷۶۳
۱
با خط سرسبز بیرون آمدی
آفت دلهای پرخون آمدی
۲
تا خط آوردی به خون عاشقان
چست از بهر شبیخون آمدی
۳
در درون دل درآیی یک زمان
شبروی را چونکه بیرون آمدی
۴
چون کمین گیرم که بر خورشید و ماه
در کمال حسن افزون آمدی
۵
دوش در جوش آمدم در نیم شب
در برم با جام گلگون آمدی
۶
در گرفتی شمع و در دادی شراب
راستی را چست موزون آمدی
۷
سرو بودی کز چمن برخاستی
ماه بودی تو ز گردون آمدی
۸
کس نداند کور بادا چشم بد
کان زمان در چشم ما چون آمدی
۹
در میان حلقه با زنجیر زلف
در خور عطار مجنون آمدی
تصاویر و صوت

نظرات