عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۷۶۶

۱

گر مرد این حدیثی زنار کفر بندی

دین از تو دور دور است بر خویشتن چه خندی

۲

از کفر ناگذشته دعوی دین مکن تو

گر محو کفر گردی بنیاد دین فکندی

۳

اندر نهاد گبرت پنجه هزار دیوست

زنار کفر تو خود گبری اگر نبندی

۴

هر ذره‌ای ز عالم سدی است در ره تو

از ذره ذره بگذر گر مرد هوشمندی

۵

چون گویمت که خود را می‌سوز چون سپندی

زیرا که چشم بد را تو در پی سپندی

۶

مردانه پای در نه گر شیر مرد راهی

ورنه به گوشه‌ای رو گر مرد مستمندی

۷

ای پست نفس مانده تا کِی کنی تو دعوی

کافزون ز عالم آمد جان من از بلندی

۸

هیچ است هر دو عالم در جنب این حقیقت

آخر ز هر دو عالم خود را ببین که چندی

۹

عطار مرد عشقی فانی شو از دو عالم

کز لنگر نهادت در بند تخته بندی

تصاویر و صوت

منتخب اشعار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (غزلیات، قصاید، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، خسرو نامه، مختار نامه) به اهتمام و تصحیح دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۲۰۷
دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۸۰

نظرات

user_image
مجتبی
۱۳۹۶/۱۰/۰۸ - ۰۳:۳۹:۳۰
در بیت هفتم به نظرم (ای نفس پست مانده تا کِی کنی تو دعوی) درست باشد.
user_image
مجتبی
۱۳۹۶/۱۰/۰۸ - ۰۳:۴۳:۵۴
با عرض پوزش منظورم (ای پستِ نفس مانده تا کِی کنی تو دعوی) بود.
user_image
سید محسن
۱۴۰۲/۰۲/۲۵ - ۱۴:۲۹:۴۳
درود بر ادیبان--فرمایش مجتبی درست است--لطفا تصحیح بفرمائید