عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۷۶۸

۱

گر یار چنین سرکش و عیار نبودی

حال من بیچاره چنین زار نبودی

۲

گر عشق بتان خنجر هجران نکشیدی

در روی زمین خوشتر ازین کار نبودی

۳

از شادی من خلق جهان شاد شدندی

گر بر دل من بار غم یار نبودی

۴

از بادهٔ من خلق جهان مست بدندی

در روی زمین یک تن هشیار نبودی

۵

گر یار گذر بر سر بازار نکردی

هنگامهٔ ما بر سر بازار نبودی

۶

هر زاهد خشکی نفس از عشق زدندی

گر یار چنین سرکش و خونخوار نبودی

۷

زلف تو اگر دعوت کفار نکردی

امروز کس لایق زنار نبودی

۸

گر یار نمودی رخ خود را به همه خلق

اندر دو جهان همدم عطار نبودی

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۵۸۱
دیوان عطار به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی - فرید الدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۷۲۰

نظرات