
عطار
غزل شمارهٔ ۷۷۲
۱
جانا دهنی چو پسته داری
در پسته گهر دو رسته داری
۲
صد شور به پسته در فتاده است
زان قند که مغز پسته داری
۳
قندیم فرست و مرهمی ساز
زین بیش مرا چه خسته داری
۴
در هر سر موی زلف شستت
صد فتنهٔ نانشسته داری
۵
گفتی به درست عهد کردم
صد عهد چنین شکسته داری
۶
در تاز و جهان بگیر کز حسن
صد ابلق تنگ بسته داری
۷
یک گل ندهی ز رخ به عطار
وانگاه هزار دسته داری
تصاویر و صوت


نظرات