عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۸۰۰

۱

ای روی تو فتنهٔ جهانی

مبهوت تو هر کجا که جانی

۲

کرده سر زلف پر فریبت

از هر سر مویم امتحانی

۳

در چشم زدی ز دست بر هم

چشمت به کرشمه‌ای جهانی

۴

ابروی تو رستها چو تیراست

بر زه که کند چنان کمانی

۵

طراری را طراوتی نیست

با طرهٔ چون تو دلستانی

۶

ندهد مه و مهر نور هرگز

بی عارض چون تو مهربانی

۷

در دل بردن به خوبی تو

هرگز ندهد کسی نشانی

۸

خورشید رخ تو را کند ذکر

هر ذره اگر شود زبانی

۹

تا من سگ تو شدم نماندست

از قالب من جز استخوانی

۱۰

من خاک توام مرا چنین خوار

در خون مفکن به هر زمانی

۱۱

در عشق تو چست‌تر ز عطار

مرغی نپرد ز آشیانی

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۶۰۱
دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۶۷۱
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۶۲۴

نظرات

user_image
سید محسن
۱۴۰۲/۰۲/۲۶ - ۱۴:۱۸:۵۷
درود بر ادیبان--بیت چهارم--مصرع اولابروی تو رستها چو تیر است--بی معنی است--رستها را پیشنهاد می کنم جایگزین بفرمائید