
عطار
غزل شمارهٔ ۸۵۲
۱
ای آفتاب رویت از غایت نکویی
افزون ز هرچه دانی برتر ز هرچه گویی
۲
گر نیکویی رویت یک ذره رخ نماید
دو کون مست گردد از غایت نکویی
۳
یارب چه آفتابی کاندر دو کون هرگز
در چشم جان نیاید مثلت به خوبرویی
۴
چون از کمال غیرت بر جان کمین گشایی
از خون عاشقانت روی زمین بشویی
۵
عطار در ره او از هر دو کون بگذر
وانگه ز خود فنا شو گر مرد راه اویی
تصاویر و صوت

نظرات
سید محسن