عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۹۶

۱

خراباتی است پر رندان سرمست

ز سر مستی همه نه نیست و نه هست

۲

فرو رفته همه در آب تاریک

برآورده همه در کافری دست

۳

همه فارغ ز امروز و ز فردا

همه آزاد از هشیار و از مست

۴

مگر افتاد پیر ما بر آن قوم

مرقع چاک زد زنار در بست

۵

یقینش گشت کار و بی گمان شد

درستش گشت فقر و توبه بشکست

۶

سیاهیی که در هر دو جهان بود

فرود آمد به جان او و بنشست

۷

نقاب جان او شد آن سیاهی

سیاهی آمد و در کفر پیوست

۸

چو آب خضر در تاریکی افتاد

کنون هم او ز خلق و خلق ازو رست

۹

دل عطار خون گشت و حق اوست

که تیری آنچنان ناگه ازو جست

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات و قصاید عطار به کوشش دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۹۳۰
دیوان عطار نیشابوری (قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات و فتوت نامه) حواشی و تعلیقات م. درویش - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۱۶۲

نظرات