عطار

عطار

(۷) موعظه

۱

چنین گفتست آن دانندهٔ پاک

که هر کو در مُقامر خانهٔ خاک

۲

چنان در پاک بازی سر بر افراخت

که هرچش بود با یک دیده در باخت

۳

گرفته توبه کرد و نیز نشکست

نه بر بیهوده چشمی داد از دست

۴

بتوبه گرچه در پیش صف آید

ولی چشم شده کی با کف آید

۵

عزیزا هر دمی کز دل برآری

که آن بی ذکر حق ضایع گذاری

۶

چو چشمی دان که در می‌بازی آن را

تدارک کی توان کرد این زیان را

۷

مده ازدست چیزی را که از عز

نیاید نیز با دست تو هرگز

تصاویر و صوت

نظرات