عطار

عطار

المقالة الحادی و العشرون

۱

پسر گفتش بهر پندم که دادی

بهر پندی مرابندی گشادی

۲

مرا صد مشکل از پند تو حل شد

مِس من با زر رُکنی بَدَل شد

۳

سخنهای تو یکسر سودمندست

بغایت هم مفید و هم بلندست

۴

ولی زانم هوای کیمیا خاست

کزو هم دین و هم دنیا شود راست

۵

که چون دنیا و دین بر هم زند دست

بدست آید مرا معشوق پیوست

۶

که تادنیا و دینم یار نبوَد

مرا از یار استظهار نبوَد

تصاویر و صوت

نظرات