عطار

عطار

المقالة الثانی و العشرون

۱

پسر گفت ای پدر این کیمیا چیست

که بی اودست می‌ندهد مرا زیست

۲

بیان کیمیا کن تا بدانم

که بی آن دست می‌ندهد جهانم

تصاویر و صوت

نظرات