عطار

عطار

بخش ۷۰ - در عریانی و بی روئی آدم علیه السّلام گوید و ملامت کردن حضرت جبرئیل علیه السلام مر او را در خوردن گندم فرماید

۱

بحالی جبرئیل آمد ز داور

بگفت آدم نمود خویش بنگر

۲

ببین تا بر سرت اکنون چه آمد

ندیدی کین بلایت از که آمد

۳

نگفتم مر ترا گندم مخور تو

همی فرمان دیو انجام مبر تو

۴

بگفتم مر تو را فرمان نبردی

به قول دیو مر گندم بخوردی

۵

ز فعل زشت شیطان در بلائی

چنین استاده رسوا مبتلائی

۶

نبردی هیچ فرمان خداوند

فتادی این چنین مجروح در بند

۷

کسی هرگز کند آنچه تو کردی

که مر فرمان زخود راه ببردی

۸

ز نافرمانی اکنون دور ماندی

بماتم در میان سور ماندی

۹

زنافرمانی اکنون خوار گشتی

تو و حوّا چنین غمخوار گشتی

۱۰

کنون این درد را درمان نباشد

که کار حق چنین آسان نباشد

۱۱

چو خود کردی و خود خوردی سرانجام

بشد ننگ و بشد یکبارگی نام

۱۲

ملایک درتو حیرانند جمله

ز اندوه تو گریانند جمله

۱۳

تمام حوریان از بهرت آدم

در اینجا خون دل افشان دم دم

۱۴

زمین و آسمانها در خروشست

ز بهرت جمله چون دیگی بجوشست

۱۵

ترا از ره ببرد و دادگندم

فکندت ناگهان اینجایگه گم

۱۶

ترا از ره ببرد آن زشت مکّار

کند شیطان بعالم این چنین کار

۱۷

ترا بد خصم آدم نفس و شیطان

ترا افکنده از ره او بدینسان

۱۸

ترا بُد دشمن و شد دوست اینجا

وطن کرده درون پوست اینجا

۱۹

ترا او دشمن است و خوار کردست

چنین اینجایگه افگار کردست

۲۰

ترا از ره ببرد و قول او گوش

بکردی و شُدَت حق کل فراموش

۲۱

بقول او خودت بر باد دادی

تو قول حق زجان دادی ندادی

۲۲

ز قول اوگنهکاری در این دم

ز من بشنو درست اکنون تو آدم

۲۳

ز قول او گنهکاری گنهکار

بقول حق سزاواری سزاوار

۲۴

ز قول او خود اندر چه فکندی

که تاحیران و زار و مستمندی

۲۵

ز قول او چنین رسوائی آدم

چنین حیران دل و شیدائی آدم

۲۶

ستاده آدم اندر نزد جبریل

سیه رخ مانده او از سرّ تاویل

۲۷

شده از دست کار و گشته افگار

فرومانده ضعیف و خوار وبی یار

تصاویر و صوت

جوهر الذات به اهتمام تیمور برهان لیمودهی - شیخ فرید الدین عطار نیشابوری - تصویر ۲۵۸

نظرات