
عطار
حکایت موسی و قارون
۱
حق تعالی گفت قارون زار زار
خواند ای موسی ترا هفتاد بار
۲
تو ندادی هیچ باز او را جواب
گر بزاری یک رهم کردی خطاب
۳
شاخ شرک از جان او برکندمی
خلعت دین در سرش افکندمی
۴
کردی ای موسی به صد دردش هلاک
خاکسارش سر فرودادی به خاک
۵
گر تو او را آفریده بودیی
در عذابش آرمیده بودیی
۶
آنک بر بیرحمتان رحمت کند
اهل رحمت را ولی نعمت کند
۷
هست دریاهای فضلش بیدریغ
در بر آن جرمها یک اشک میغ
۸
هرک را باشد چنان بخشایشی
کی تغیر آرد از آلایشی
۹
هرک او عیب گنهکاران کند
خویش را از خیل جباران کند
تصاویر و صوت


نظرات
امیر
مریم