عطار

عطار

گفتگوی مردی درویش با ابراهیم ادهم دربارهٔ فقر

۱

آن یکی دانم ز بی‌خویشی خویش

ناله می‌کردی ز درویشی خویش

۲

گفتش ابرهیم ادهم ای پسر

فقر تو ارزان خریدستی مگر

۳

مرد گفتش کاین سخن ناید به کار

کس خرد درویشی آنگه شرم‌دار

۴

گفت من باری به جان بگزیده‌ام

پس به ملک عالمش بخریده‌ام

۵

می‌خرم یک دم به صد عالم هنوز

زانک به می‌ارزدم هر دم هنوز

۶

چون به ارزم یافتم من این متاع

پادشاهی را به کل کردم وداع

۷

لاجرم من قدر می‌دانم، تو نه

شکر آن برخویش می‌خوانم، تو نه

۸

اهل همت جان و دل درباختند

سالها با سوختن در ساختند

۹

مرغ همتشان به حضرت شد قرین

هم ز دنیا در گذشت و هم ز دین

۱۰

گر تو مرد این چنین همت نه‌ای

دور شو کاهل، ولی نعمت نه‌ای

تصاویر و صوت

منتخب اشعار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (غزلیات، قصاید، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، خسرو نامه، مختار نامه) به اهتمام و تصحیح دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۲۹۸

نظرات