عطار

عطار

به کعبه رفتن رابعه

۱

رابعه در راه کعبه هفت سال

گشت بر پهلو زهی تاج الرجال

۲

چون به نزدیک حرم آمد به کام

گفت آخر یافتم حجی تمام

۳

قصد کعبه کرد روز حج گزار

شد همی عذر زنانش آشکار

۴

بازگشت از راه و گفت ای ذوالجلال

راه پیمودم به پهلو هفت سال

۵

چون بدیدم روز بازاری چنین

او فکندی در رهم خاری چنین

۶

یا مرا در خانهٔ من ده قرار

یا نه اندر خانهٔ خویشم گذار

۷

تا نباشد عاشقی چون رابعه

کی شناسد قدر صاحب واقعه

۸

تا تو می‌گردی درین بحر فضول

موج برمی‌خیزد از رد و قبول

۹

گه ز پیش کعبه بازت می‌دهند

گه درون دیر رازت می‌دهند

۱۰

گر ازین گرداب سر بیرون کنی

هر نفس جمعیتی افزون کنی

۱۱

ور درین گرداب مانی مبتلا

سر بسی گردد ترا چون آسیا

۱۲

بوی جمعیت نیابی یک نفس

می‌بشولد وقت تو از یک مگس

تصاویر و صوت

منطق الطیر مربوط به دورهٔ تیموری و مکتب هرات » تصویر 148
منطق الطیر عطار به کوشش دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی - عطار نیشابوری - تصویر ۳۱۴
منطق الطیر به کوشش محمدجواد مشکور - فریدالدین عطار نیشابوری - تصویر ۱۸۳

نظرات

user_image
مریم
۱۴۰۰/۰۳/۲۳ - ۰۳:۴۲:۲۰
 می‌شود گفت هم‌زمان که این مکالمه در جریان بوده، به استناد تذکره‌الاولیا کعبه خود به پیشواز رابعه رفته بوده... « نقل است که ابراهیم ادهم رضی الله عنه چهار ده سال تمام سلوک کرد تا به کعبه شد . از آنکه در هر مصلا جایی دو رکعت می گزارد تا آخر بدانجا رسید ، خانه ندید . گفت :آه ! چه حادثه است ، مگر چشم مرا خللی رسیده است ؟ هاتفی آواز داد : چشم تو را هیچ خلل نیست ، اما کعبه به استقبال ضعیفه ای شده است که روی بدینجا دارد . ابراهیم را غیرت بشورید . گفت :آیا این کیست ؟ بدوید . رابعه را دید که می آمد و کعبه با جای خویش شد . چون ابراهیم آن بدید گفت :ای رابعه ! این چه شور است که در جهان افگنده ای ؟ گفت :شور من در جهان نیفگنده ام . تو شور در جهان افکنده ای که چهار ده سال درنگ کرده ای تا به خانه رسیده ای ...» گفت :آری ! چهارده سال در نماز بادیه قطع کرده ام . گفت :تو در نماز قطع کرده ای و من در نیاز .