عطار

عطار

حکایت احمد حنبل که پیش بشر حافی می‌رفت

۱

احمد حنبل امام عصر بود

شرح فضل او برون از حصر بود

۲

چون ز فکر و علم خالی آمدی

زود پیش بشر حافی آمدی

۳

گر کسی در پیش بشرش یافتی

در ملامت کردنش بشتافتی

۴

گفت آخر تو امام عالمی

از تو داناتر نخیزد آدمی

۵

هرک می‌گوید سخن می‌نشنوی

پیش این سر پا برهنه می‌دوی

۶

احمد حنبل چنین گفتی که من

گوی بردم در احادیث و سنن

۷

علم من زو به بدانم نیک نیک

او خدا را به زمن داند ولیک

۸

ای ز بی‌انصافی خود بی‌خبر

یک زمان انصاف ره بینان نگر

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
امیر
۱۳۹۱/۱۱/۰۲ - ۲۳:۰۶:۱۴
ظاهرا شعر شماره 62 "حکایت احمد حنبل که پیش بشر حافی می‌رفت" در ایندکس از قلم افتاده. چون که بعد از حکایت 61 "سخن دیوانه‌ای دربارهٔ عالم"، حکایت بعدی شماره 63 "حکایت پادشاه هندوان که اسیر محمود گشت و مسلمان شد" ذکر شده.