عطار

عطار

بیان وادی استغنا

۱

بعد ازین وادی استغنا بود

نه درو دعوی و نه معنی بود

۲

می‌جهد از بی‌نیازی صرصری

می‌زند بر هم به یک دم کشوری

۳

هفت دریا یک شمر اینجا بود

هفت اخگر یک شرر اینجا بود

۴

هشت جنت نیز اینجا مرده‌ایست

هفت دوزخ همچو یخ افسرده ایست

۵

هست موری را هم اینجا ای عجب

هر نفس صد پیل اجری بی سبب

۶

تا کلاغی را شود پر، حوصله

کس نماند زنده در صد قافله

۷

صد هزاران سبز پوش از غم بسوخت

تا که آدم را چراغی برفروخت

۸

صد هزاران جسم خالی شد ز روح

تا درین حضرت دروگر گشت نوح

۹

صد هزاران پشه در لشگر فتاد

تا براهیم از میان با سرفتاد

۱۰

صد هزاران طفل سر ببریده گشت

تا کلیم الله صاحب دیده گشت

۱۱

صد هزاران خلق در زنار شد

تا که عیسی محرم اسرار شد

۱۲

صد هزاران جان و دل تاراج یافت

تا محمد یک شبی معراج یافت

۱۳

قدر نه نو دارد اینجا نه کهن

خواه اینجا هیچ کن خواهی مکن

۱۴

گر جهانی دل کبابی دیده‌ای

همچنان دانم که خوابی دیده‌ای

۱۵

گر درین دریا هزاران جان فتاد

شبنمی در بحر بی‌پایان فتاد

۱۶

گر فرو شد صد هزاران سر بخواب

ذره‌ای با سایه‌ای شد ز آفتاب

۱۷

گر بریخت افلاک و انجم لخت لخت

در جهان کم گیر برگی از درخت

۱۸

گر ز ماهی در عدم شد تا به ماه

پای مور لنگ شد در قعر چاه

۱۹

گر دو عالم شد همه یک بارنیست

در زمین ریگی همان انگار نیست

۲۰

گر نماند از دیو وز مردم اثر

از سر یک قطره باران در گذر

۲۱

گر بریخت این جملهٔ تن‌ها به خاک

موی حیوانی اگر نبود چه باک

۲۲

گر شد اینجا جزو و کل کلی تباه

کم شد از روی زمین یک برگ کاه

۲۳

گر به یک ره گشت این نه طشت گم

قطره‌ای در هشت دریا گشت گم

تصاویر و صوت

منطق الطیر عطار به کوشش دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی - عطار نیشابوری - تصویر ۴۰۴

نظرات

user_image
امیر
۱۳۹۲/۰۱/۱۸ - ۲۰:۴۱:۴۸
به نظر میرسد در بیت شانزدهم کتابت صحیح تر "فرو شد" باشد، نه "فروشد".
user_image
زهرا
۱۳۹۶/۰۶/۲۵ - ۱۴:۴۰:۳۱
در بیت آخر... در یک نسخه هفت دریا آمده است
user_image
لیلا قمری
۱۳۹۸/۱۰/۱۱ - ۰۱:۵۹:۵۸
در بیت 15 مصرع دوم به نظر شبنمی صحیح است
user_image
ali darvishi
۱۳۹۹/۰۵/۱۱ - ۲۳:۵۱:۰۲
شبنم- درستحتا اگر در نسخه پایه، شب‌نمی آمده باز باید برای خواننده امروز که در هزاران شعر امروز شبنم خوانده و نام خواهرش نیز شبنم است باید شبنمی نوشته شود وگرنه خوانده خواهد شد: شب، نمی در بحر ...
user_image
امیرالملک
۱۴۰۰/۰۶/۱۳ - ۱۲:۴۲:۱۱
به جای اینکه سر چند حرف و کلمه بحث کنید و اسیر تصحیح و صورتهای بی فایده باشید از این بیت لذت جان ببرید. تا کلاغی را شود پر حوصله / کس نماند زنده در صد قافله استغنا یعنی از سر بینیازی عالم را در بازی کردن است همچون کلاغی که چینه دانش پر شده و خلق را در خون می‌کشد. یا این بیت قدر نه نو دارد اینجا نه کهن / خواه اینجا هیچ کن خواهی مکن هر چیز به قدر در عالم می‌شود و هر کار قدری معین دارد و پدید آمدنی نیست بلکه ازلی است. حال تو هر کار که کنی و نکنی مقدر اوست و بی‌نیاز از توست.  
user_image
Shurideh
۱۴۰۲/۰۷/۱۶ - ۱۴:۴۱:۲۰
تا چینه دان یک کلاغ اینجا بخواد پر بشه....! صد قافله عمرشون تموم میشه و میمیرن
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۲/۰۷/۱۶ - ۱۶:۳۴:۴۸
سلام بر شما   عزیزان بنظر حقیر به طول عمر دراز کلاغ داره اشاره میکنه که هر کلاغ در طول عمرش بسیار گردش قافله ما ،وآمدن ورفتن خیلی، از ما را قطعا با چشم خودش خواهد دید، پر شدن حوصله کنایه از پر شدن پیاله عمر کلاغه. در پناه حق شاد باشید