عطار

عطار

گفتار معشوق طوسی (محمد) با مریدش

۱

یک شبی معشوق طوس، آن بحر راز

با مریدی گفت دایم در گداز

۲

تا چو اندر عشق بگدازی تمام

پس شوی از ضعف چون مویی مدام

۳

چون شود شخص تو چون مویی نزار

جایگاهی سازدت در زلف یار

۴

هرک چون مویی شود در کوی او

بی شک او مویی شود در موی او

۵

گر تو هستی راه بین و دیده ور

موی در موی این چنین بین درنگر

۶

گر سر مویی بماند از خودیت

هفت دوزخ سر برآید از بدیت

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
امیر
۱۳۹۲/۰۲/۱۵ - ۱۹:۵۹:۰۹
در بعضی نسخ در بیت آخر "بماند" آمده که به لحاظ معنایی صحیح تر به نظر می رسد.
user_image
ف. فرشیم
۱۳۹۳/۰۲/۲۷ - ۱۱:۲۱:۴۳
حق با امیر است و "بماند" درست است، زیرا که سخن و پیام اصلی شاعر نیز همین است. می گوید خودی را کنار بگذار که اگر حتی سرمویی از آن در تو بماند آن وقت هفت جهنم از این بدی تو پیدا می شود.
user_image
سیاوش مرتضوی
۱۳۹۴/۰۸/۱۷ - ۱۲:۱۴:۱۷
شاید در بیت چهار «هرکه» درست باشد، نه «هرک».ممکن است هرک گویش قدیی باشد، اما به هر حال خواندن آن به صورت «هرکه» روان تر است.