عطار

عطار

گفتار مردی صوفی با کسی که او را قفا زد

۱

صوفیی می‌رفت چون بی‌حاصلی

زد قفای محکمش سنگین دلی

۲

با دلی پر خون سر از پس کرد او

گفت آنک از تو قفایی خورد او

۳

قرب سی سالست تا او مرد و رفت

عالم هستی به پایان برد و رفت

۴

مرد گفتش ای همه دعوی نه کار

مرده کی گوید سخن، شرمی بدار

۵

تا که تو دم می‌زنی هم دم نه‌ای

تا که مویی ماندهٔ محرم نه‌ای

۶

گر بود مویی اضافت در میان

هست صد عالم مسافت در میان

۷

گر تو خواهی تا بدین منزل رسی

تا که مویی ماندهٔ مشکل رسی

۸

هرچ داری، آتشی را برفروز

تا اَزارِ پای بر آتش بسوز

۹

چون نماندت هیچ، مندیش از کفن

برهنه خود را به آتش در فکن

۱۰

چون تو و رخت تو خاکستر شود

ذرهٔ پندار تو کمتر شود

۱۱

ور چو عیسی از تو یک سوزن بماند

در رهت می‌دان که صد ره زن بماند

۱۲

گرچه عیسی رخت در کوی او فکند

سوزنش هم بخیه بر روی او فکند

۱۳

چون حجاب آید وجود این جایگاه

راست ناید ملک و مال و آب و جاه

۱۴

هرچ داری یک یک از خود بازکن

پس به خود در خلوتی آغاز کن

۱۵

چون درونت جمع شد در بی‌خودی

تو برون آیی ز نیکی و بدی

۱۶

چون نماندت نیک و بد، عاشق شوی

پس فنای عشق را لایق شوی

تصاویر و صوت

منطق الطیر (مقامات الطیور) باهتمام دکتر سید صادق گوهرین - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۲۵۷
منطق الطیر عطار به کوشش دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی - عطار نیشابوری - تصویر ۴۱۹

نظرات

user_image
امیر
۱۳۹۲/۰۲/۳۰ - ۱۹:۱۴:۴۹
در بیت پنجم و هفتم "مانده ای" صحیح است.
user_image
امیر
۱۳۹۲/۰۲/۳۰ - ۱۹:۱۵:۴۵
در بیت دهم "ذره ای" صحیح است.
user_image
امیر
۱۳۹۲/۰۲/۳۰ - ۱۹:۱۶:۲۲
در مصراع دوم بیت هشتم "ازار پای" صحیح است.
user_image
امیر
۱۳۹۲/۰۲/۳۰ - ۱۹:۲۰:۳۸
در مصراع دوم بیت یازدهم کتابت "رهزن" خواناتر است.
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۲/۰۳/۳۱ - ۰۴:۳۴:۲۳
سلام   تا که مویی مانده مشکل در رسی    بنظر وزن بهتر رعایت میشه