
عطار
شمارهٔ ۱۲
۱
دردا که دلم واقف آن راز نشد
جان نیز دمی محرمِ دمساز نشد
۲
چه غصّه بود ورای آن در دو جهان
کاین چشم فراز گشت و آن باز نشد
نظرات