
عطار
شمارهٔ ۲۴
۱
دل او کاکح دیدار نداشت
بیدیده بماند ونور اسرار نداشت
۲
تا آخر کار هرچه او میدانست
تا هرچه که دید ذرّهٔ کار نداشت
نظرات