
عطار
شمارهٔ ۱۷
۱
هر دم که زنم چو جانم آید به لبم
از زندگی خویشتن اندر عجبم
۲
عمرم همه صرف گشت در غصّه چنانک
یک خوش دلیم نبُد که خوش باد شبم!
نظرات