
عطار
شمارهٔ ۹
۱
دنیا که جوی وفا ندارد در پوست
هر لحظه هزار مغز سرگشتهٔ اوست
۲
چیزی که خدای دشمنش میدارد
گر دشمن حق نهای، چرا داری دوست
نظرات