
عطار
شمارهٔ ۱۸
۱
گر دریایی ز شور بنشانندت
ور تیزتکی چو مور بنشانندت
۲
بنشین که ز خاستن نخیزد چیزی
ور ننشینی به زور بنشانندت
نظرات