
عطار
شمارهٔ ۲۰
۱
هر دل که تمام از سردردی برخاست
هستیش ز پیش همچو گردی برخاست
۲
آنگاه اگر مخنثّی در همه عمر
در سایهٔ او نشست مردی برخاست
نظرات