
عطار
شمارهٔ ۳
۱
تا نفس بود ز سِرِّ جان نتوان گفت
در پیدایی راز نهان نتوان گفت
۲
هر ناکامی که هست چون مرد کشید
کامی بدهندش که از آن نتوان گفت
تصاویر و صوت

نظرات