
عطار
شمارهٔ ۳۱
۱
بس سیل که خاست هر نفس چشمم را
وز سر ننشست این هوس چشمم را
۲
از بسیاری که چشم من آب بریخت
آبی بنماند پیش کس چشمم را
نظرات