
عطار
شمارهٔ ۳۲
۱
زان روی که در روی تو چشمم نگریست
از گریهٔ من مردم چشمم بنزیست
۲
جان بر سر آتش است و دل بر سر آب
از بس که دلم بسوخت و چشمم بگریست
تصاویر و صوت

نظرات