
عطار
شمارهٔ ۵
۱
شب نیست که خون از دل غمناک نریخت
روزی نه که آب روی من پاک نریخت
۲
یک شربت آب خوش نخوردم همه عمر
تا باز ز راه دیده بر خاک نریخت
نظرات