
عطار
شمارهٔ ۱۴
۱
آن دل که سراسیمهٔ عالم بودی
یک ذرّه ندید از همه عالم سودی
۲
هر سودایی که بود بسیار بپخت
حاصل نامد زان همه سودا دودی
نظرات