
عطار
شمارهٔ ۱۸
۱
بی چهرهٔ تو در نظری نتوان دید
بی سایهٔ تو در گذری نتوان دید
۲
حالی است عجب که با تو یک لحظه بدان
نه با خود و نه با دگری نتوان دید
تصاویر و صوت

نظرات