
عطار
شمارهٔ ۴۵
۱
شوقی که مرا در طلب روی تو خاست
گر برگویم به صد زبان ناید راست
۲
گر بنشینی تا به قیامت برِ من
سیرت نتوان دید به چشمی که مراست
نظرات