
عطار
شمارهٔ ۱۶
۱
دوش آمد و گفت: در جنون میفکنیم
جان میسوزیم و تن به خون میفکنیم
۲
بنشین تو برون که در درونت ره نیست
تا هرچه درونست برون میفکنیم
تصاویر و صوت

نظرات