
عطار
شمارهٔ ۴۷
۱
زلف تو که چون مشک به هر سوی افتاد
بی مهر از آن است که هندوی افتاد
۲
زان گشت چنین شکسته کز غارت جان
از بس که شتاب کرد بر روی افتاد
تصاویر و صوت


نظرات