
عطار
شمارهٔ ۴
۱
گفتم: دل من ببردی ای جادو وش!
گفتا: چکنم تو دل ندادی خوش خوش
۲
گفتم: رخت آتش است و خطّت دودست
گفتا که تو دود دیدهای از آتش
نظرات