عطار

عطار

شمارهٔ ۳۰

۱

گه جان، دل خویش، غرق خون مانده دید

گه سرگردان و سرنگون مانده دید

۲

در دریایی که خویش گم باید کرد

چندان که درون رفت برون مانده دید

تصاویر و صوت

نظرات