
عطار
شمارهٔ ۴۰
۱
دانی تو که از حلقهٔ زلفت چونم
چون حلقه منه از در خود بیرونم
۲
شک نیست که خونی نرهد از سردار
خونی گردی اگر شوی در خونم
نظرات